tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post847189792966518720..comments2024-03-04T21:20:46.420+03:30Comments on مجمع دیوانگان: دعوت به هماندیشی: چگونه میتوانیم خشونت سرکوب را کاهش دهیم؟ArmanParianhttp://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comBlogger5125tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-58460406953756403212011-02-27T01:36:02.763+03:302011-02-27T01:36:02.763+03:30من این نظرها رو تو چند تا سایت پست کردم و خوشحالم...من این نظرها رو تو چند تا سایت پست کردم و خوشحالم که این جا هم میتونم تبادل نظر کنم. برای تکرار مکررات معذرت میخواهم.<br /><br />بنظر من مردم باید بریزن توی خیابون و بطور کلی درخواست آزادی زندانیان سیاسی منجمله موسوی و کروبی را بکنند و معتقدم که در اطراف زندانها باشه بهتر است. حتیالمقدور سعی بشه که شعار مرگ بر چهل پدر و سایر شعارهایی که گند به ریش و تریش عبای آغایان علما میزنه ندهید. این بخاطر رخنه بمغز بعضی از اراذل استکه،… بابا این ملت میخواهد زندانی سیاسیشون آزاد بشه، ..اینکه خواسته بدی نیست! این دسته در اجرای دستورات شل تر عمل خواهند کرد. ولی آخر کلام اینستکه هموطنان هر روز باید در خیابانها باشند. برای اینکه از کار و زندگی عقب نهافتن، هر شخص بصورت یکی در میان و یا هر قسمت جغرافیایی شهر بصورت نوبهای در خیابان باشند، بطوریکه حضور در خیابان بصورت گسترده باشه ونوبتی بودن آن محسوس نشه. اگر مدتی در خیابان باقی بمانیم، فشار روحی بر اراذل اثر بیشتری خواهد داشت تا اینکه مابین تظاهرات استراحت بکنند. معلوم استکه اراذل هر دفعه سرحال تر از بار قبل بمیدان آمده و به اندازه کافی هم تعلیمات دیدهاند که از دفعه پیش کارآمد تر باشند. برای آندسته که در ایران در کنار عزیزان نیستیم و از طریق اینترنت همکاری میکنیم، چاکرانه از حضورتان میخواهم که دنباله روی فحش نثار کردن نباشیم و از این کار بی ثمر دست بکشیم، چون پشت اینترنت همه ما شیر هستیم و تا جا داره تخته گاز داریم بهم بدوبیراه میگیم. از ابراز عقیده خودداری نکنید که همفکری و هم صدائی اسلحه قویی استکه ما داریم، آنطرفیها اگر مغزی مثل ما داشتند که اینطوری ایران رو بر باد نمیدادند. بقول رفیقشان که میگفت اتوبوس از مینیبوس بزرگتره، همه با هم، ولی ایندفعه پیش بسوی آزادی وطن از دست چپاولگران و مغولان. معلم تاریخ من میگفت که در زمان حمله مغولها، ما ایرانیان چنان در مانده بودیم که در صف منتظر بودیم که مغول گردن ما رو بزنه. گرمش کنید نگذارید این مهلت از دست برّه که دشمن پول نفت رو داره و ملت در بدر دنبال نان، نگین گور پدر آزادی.<br />ali zandAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-29131793795431497932011-02-22T22:14:21.692+03:302011-02-22T22:14:21.692+03:30عذر مي خوام منظورم اين بود که آينده بسيار تعيين کن...عذر مي خوام منظورم اين بود که آينده بسيار تعيين کننده است.<br />به اين مي گن لغزش فرويدي. دي:Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-65865044907480261192011-02-22T22:13:09.480+03:302011-02-22T22:13:09.480+03:30نه خير اگر بخوايم اينو نگيم چي بگيم
اما مي شه در ک...نه خير اگر بخوايم اينو نگيم چي بگيم<br />اما مي شه در کنار شعاراي اعتراضي خودمون در حمايت از نيروي انتظامي و سپاه سر بديم مثل کارايي که ملت تو انقلاب 57 هممي کردند. بيانيه هاي مختلفي در حمايت از عدم خشونتشون صادر شه مثلاً امير اردشير ارجمند داره خوب عمل مي کنه حتي مي تونه يه تشکر هم به خاطر عدم خشونتشون بکنه.<br />بايد افراد رو مطمئن کنيم که هدف افراد نيستن بلکه هدف سيستمه و حتي در صورت تغيير سيستم در صورت حمايت اين افراد از جنبش مي تونن از امتيازاتي برخوردار بشن يعني ما تکليف رو روشن کنيم که با افراد برخورد نخواهد شد مدل آفريقاي جنوبي و مدل شيلي که در اين دومي پينوشه رو سناتور مادام العمر کردن يا تو مدل روسيه که حزب کمونيست به عنوان يکي از احزاب کشور شناخته شد.<br />در ضمن ما بايد براي تظاهرات و ب حداقل رسوندن خشونت، تاکتيک خياباني داشته باشيم. ما امکان تحصن رو متاسفانه به خار تعلل مير حسين روز 30 خرداد از دست داديم. امکان اعتصاب هم تنو ايران تقريباً وجود نداره. پس بايد تمرکز کنيم رو تاکتيکاي تظاهرات. مثلاً تظاهرات يک اسفند تو رشت يکي از مثال هاي خوب اين مورده که چطور با تاکتيک مي شه موفق تر عمل کرد. بايد ديد چه جوري مي شه هم نيروها سرکوب رو از تمرکز انداخت و هم تظاهر کننده ها رو جمع کرد ما اين جا احتياج شديد داريم به اين که تظاهرکننده ها دو دسته بشن يک سري حواس نيروي سرکوب رو پرت کنه و دسته ي دوم بلافاصله جا رو پر کنن البته نه لزوماً به همين صورت ساده و مي تونه حالت هاي پيچيده تري هم به خودش بگيره همون اري که نيروهاي سرکوب خودشون تو تظاهرات اخير هم انجام مي دادن و تجمعات رو پراکنده مي کردن.<br />دستگاه مذاکرات جنبش سبز با نيروهاي نظامي و سپاه هم بايد شديد تر به کار بيفته چيزي که به نظر مياد با توجه به تاييد شدن نامه ي فرماندهان سپاه تا به حال موفق عمل کرده. در ضمن بايد در نظر داشت نيروهاي بسيج و لباس شخصي بيشتر پياده نظام سرکوبن در صورت برداشته شدن حمايت نيروهاي نظامي عملاً بي مصرف خواهند شد.<br />آينده بسيار تاييد کننده است.<br />يا حق.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-81683592133727752392011-02-22T19:59:40.632+03:302011-02-22T19:59:40.632+03:30اگه بتونیم شعارای مخرب مرگ بر ... رو حذف کنیم و به...اگه بتونیم شعارای مخرب مرگ بر ... رو حذف کنیم و به جاش شعارای مثبت بدیم، شدیدا تو ایجاد شکاف تو ماشین سرکوب تاثیر میذاریم<br />خیلیا به صرف شنیدن مرگ بر خامنه ای یا مرگ بر دیکتاتور آمپر میچسبونن و شروع میکنن به زدن<br />همین 2تا رو اگه نگیم کلی جلو می افتیمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-12881194093782629402011-02-22T17:16:13.156+03:302011-02-22T17:16:13.156+03:30با راهپیمایی آرام موافقم ولی با سکوت نه. سکوت یعن...با راهپیمایی آرام موافقم ولی با سکوت نه. سکوت یعنی بهرسمیت نشناختنِ حق مدنی و قانونیمان. میتوانیم شعار بدیم، شعارهای دوستانه که خواستههایمان را بیان میکند و صداهایمان را از «مرگ بر» پاک کنیم.گفتمانِ گذشتهی ما پر بوده از این دست تکفیر و تقتیلها یا مداهنه٫ تغییر این وضعیت میتواند عملاً تاثیرگذار باشد.<br />شاید بهتر باشد این سوال را از خودمان بپرسیم: چرا تغییر رفتار به این سمت تا این حد برایمان مشکل است؟ همان تغییری که از طرف مقابل جامعه میخواهیم؟ چرا نباید خشونتزادایی را از سمت خودمان شروع کنیم و به جهت دیگر سرایت دهیم؟<br />اما یک نکتهی بسیار مهم: بیخشونت و خشونتزدایی بهمعنای بیعملی نیست بلکه برعکس بهمعنای کاملاً فعال بودن است. ببینید همین پیشنهاد انجامش چقدر برایمان مشکل شده، چقدر سخت شده قبول توانایی انجام چنین حرکتی! در صورتیکه همانطور که شما نوشتید این شکاف را کف خیابانها دیدهایم. بنظرم اگر بتوانیم چنین عملی را سازماندهی و انجام دهیم یک حرکت فعال کردهایم، این نوعی ضربه زدن به استبداد است با روشی بیخشونت، چیزی که طرف مقابل را به چالش میکشد، چالشی که برایش عادی نیست.<br />ضمناً این روشیست که در تمام مبارزات بیخشونتِ موفق استفاده شده و ما این را با راهپیمایی سکوت اشتباه گرفتیم. از این گذشته نیاز هست به وصل شدن پارههای جامعه، سیاست ما دربرابر خشونت نمیتواند سیاستِ حذف طرفِ مقابل باشد، تنها میتوانیم جذب یا حلشان کنیم.<br />بنظرم راهپیمایی به این طریق حالا که اکثریت میل به این دارند میتواند اولین حرکت برای پس زدنِ سرکوب باشد و هم میلِ به خشونت که از طرف مقابل به این طرف دارد تحمیل میشود را هم پس خواهد زد.<br />اما نه منفعلانه، بلکه فعال و دقیقاً با عزم و برنامهی ایجاد پیوند بین ما و گروهی از سرکوبگران خیابانی که ابزار سرکوباند.<br />میدانم عدهیی خواهند گفت که نه اینها باز هم ما را خواهند زد، اصلاً نخواهند گذاشت بهشان نزدیک شویم ولی این حقیقت ندارد همانطور که شما نوشتید حداقل در مورد نیروی انتظامی اینطور نیست و اگر دیده باشید تندروترین نیروها، بسیجیها بهعنوان یک استراتژدی در آغازِ سرکوب اول بین یا پشت همین نیرو پناه میگیرند و حکله و سرکوب را از آنجا شروع میکنند.Anonymousnoreply@blogger.com