tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post1778478911804320590..comments2024-03-04T21:20:46.420+03:30Comments on مجمع دیوانگان: مجلس «بلی قربانگو» یعنی نابودی حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویشArmanParianhttp://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comBlogger6125tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-48216902298625819682011-07-05T19:59:43.651+04:302011-07-05T19:59:43.651+04:30با سلام؛
در حاشیه مطلب شما و نویسنده وبلاگ آهستا...با سلام؛ <br /><br />در حاشیه مطلب شما و نویسنده وبلاگ آهستان من هم یادداشتی را نوشتم که شما را به خواندنش دعوت میکنم: http://ronevesht.wordpress.com/2011/07/05/ghanoon/. قبلا از توجه شما متشکرم.<br /><br />پویاپویاhttp://ronevesht.wordpress.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-77786498663939965972011-07-04T03:15:22.741+04:302011-07-04T03:15:22.741+04:30یکی از فرقهای مهم اصولگرایانی که از احتمال تقلب خ...یکی از فرقهای مهم اصولگرایانی که از احتمال تقلب خبر دادهاند با برخی اصلاحطلبان متناظر، این بوده است که مردم را برای اعمال فشار به نهادهای برگزارکننده و نظارتکننده بر انتخابات به خیابان نکشاندهاند. مسألهی اصلی پذیرفتن حاکمیت قانون است نه صرف مطرح کردن ادعای تقلب به صورت محدود و ادامه ندادن آن.<br /><br />در مورد این معیار «انتقاد داشتن به قوهی قضائیه» برای عضو جنبش سبز بودن هم با شما مخالفم. آیتالله خامنهای هم کم از نهادهای زیرمجموعهاش انتقاد نکرده است (لااقل مورد خاص صدا و سیما را که من یادم هست و حدس میزنم با جستجو در سایتشان بشود موارد انتقاد از قوهی قضائیه را هم پیدا کرد). حتی انتقاد داشتن نسبت به رهبری نیز لزوماً به معنای همراهی با جنبش سبز نیست، چنان که حتی خود رهبر هم چند بار علناً نقد از خود را جایز شمرده است.<br /><br />برداشت من این است که عضویت در جنبش سبز پیشنیازش ادعای عدم پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۸۸ باشد، موضوعی که هیچ وقت سبزها نتوانستند نشان بدهند. تخلفهای متعدد پراکنده و اشتباهات مکرر در ارقام آرا در انتخاباتی که پانصدهزار نفر در برگزاری و اطلاعرسانی نتایج آن مشارکت دارند موضوع عجیبی نیست، مسأله این است که آیا تخلفات - و احیاناً تقلبات - منجر به تغییر نتیجه شده است یا خیر. چرا نظرسنجیهای پیاپی مؤسسات غربی پیش و پس از انتخابات - بلااستثنا - نتایجی اینقدر شبیه به نتایج انتخابات (و نتایج نظرسنجیهای ایسپا قبل از انتخابات) تولید میکنند؟ (رأی احمدینژاد بین ۵۵ تا ۶۶ درصد و رأی موسوی بین ۱۴ تا ۳۳ درصد) چرا همان والتر مبین انتخاباتشناس آماردانی که میگوید شواهدی مبنی بر اضافه شدن به آرای احمدینژاد وجود دارد (و تازه میافزاید که آن هم ممکن است بدون اتکا به تقلب قابل توضیح باشد)، همزمان میگوید هیچ مشکلی در آرای موسوی مشاهده نمیشود؟ (آیا موسوی با ۱۳ میلیون رأی برندهی انتخابات بوده است؟) چگونه وزارت کشوری که به ادعای سبزها مرتکب تقلب گسترده شده است برای اولین بار در تاریخ کشور جرأت میکند آمار تکتک صندوقها را منتشر کند در حالی که آمارخواندهها میدانند جعل آمار چنددههزار صندوق (طوری که نه تنها عقبماندگی ادعایی احمدینژاد را جبران کند، یازده میلیون هم فاصله بین او و نفر بعدی ایجاد کند!) غیرممکن است؟ (تازه اگر تمام کسانی که سر صندوقها بودهاند توجیه شده باشند!)<br />مقداری بیطرفی هم خوب چیزی است.<br />آیا فکر نمیکنید رکوردشکنی موسوی که بیشترین رأی نامزد بازنده را - چه درصدی و چه تعدادی - در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری ایران داشته است باعث به وجود آمدن این التهاب شده باشد؟ آیا فکر نمیکنید ترس واقعی نیروهای امنیتی از وقوع انقلاب مخملی توسط حامیان موسوی که در شهر تهران اکثریت (و برخلاف حامیان احمدینژاد، اکثراً به خاطر تصور تقلب، عصبانی و آمادهی طغیان) بودند باعث واکنش ناشیانه و در بسیاری موارد ظالمانهی نیروهای امنیتی پس از انتخابات شده باشد که شما آن را دلیل متقنی بر «کودتا» میدانید؟ اصلاً فرض کنید یک نامزد اقلیت بخواهد طرفداران میلیونیش را به خیابان بکشد، با تصوری که از نیروهای امنیتی دارید انتظار دارید در این موقعیت فرضی چه واکنشی نشان بدهند؟ قبول، این واکنش در بسیاری از موارد ظالمانه بوده است و باید به تخلفات رخ داده رسیدگی شود و در این مورد من با شما موافقم. اما آیا با فرض عدم وقوع تقلب، این واکنش غیرممکن بود؟محمدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-11078028630416332692011-07-03T14:49:01.001+04:302011-07-03T14:49:01.001+04:30در پایخ آهستان به این مطلب شما قلمی شد. برای ایشان...در پایخ آهستان به این مطلب شما قلمی شد. برای ایشان هم همین را کامنت گذاشتم.<br />1- سردار مشفق فقط تحلیل نکرد، از برخی امور واقع هم خبر داد. از جمله این که هدف نیروی نظامی متبوع او، که باید در دعواهای سیاسی بیطرف باشد، این بود که یک جناح سیاسی شکست بخورد. گفت که با قطع پیامک، سیستم نظارتی اصلاحطلبان را مختل کردهاند (با اشاره به موفقیت این سیستم در انتخابات خبرگان فبلی در حفظ آرای هاشمی). هنوز هیچ دادگاهی برای این اعترافات سردار مشفق تشکیل نشده و حتی بیت رهبری گفتهای از او را تکذیب نکرده است. او که مدعی است این اطلاعات را به رهبر میداده است و از او دستور میگرفته است. پس دلیل ندارد که سخنان او را درست ندانیم.<br />2- یکی از مقومات کودتا توسل به قوهی قهریه و نیروی نظامی است. در غائلهی پس از انتخابات هشتاد و هشت کدام طرف نیروی نظامی داشت؟<br />3- تقلب را ذاتی اصلاحطلبان دانستید و عرضی اصولگرایان. نمیدانم ملاک شما برای ذاتی و عرضی چیست. اما حداقل تعداد دفعات ادعای تقلب اصولگرایان مساوی اصلاحطلبان است. اصولگرایان در انتحابات مجلس سوم، انتخابات مجلس ششم و انتخابات دوم خرداد ادعای تقلب کردند. اتفاقاً در دو مورد اول ادعاهای اصولگرایان بررسی شد. در مورد اول و در زمان رهبر قبلی با هیات حکمیت (همان که خواستهی موسوی در سال هشتاد و هشت بود) و در مورد دوم با ابطال حدود یک چهارم آرای تهران (که البته نشان میدهد علی رغم گفتهی رهبر در انتخاباتهای ایران تقلب تا یکچهارام آراء ممکن است). البته در مورد سوم رهبر این شکایت را بررسی نکرد. (برای مورد سوم ن.ک.: http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=9597&q=%DA%A9%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%20%D8%A2%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%20%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D8%A7%D9%84) اصلاحطلبان هم سه بار ادعای تقلب کردند، ریاست جمهوری نهم (البته تنها جناب کروبی مدعی تقلب در شمارش آراء شد) مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم. که البته هیچ موردی بررسی نشد. (اصلاحطلبان مدعی اند هنوز آراء تفکیکی صندوقهای حوزهی انتخابیهی تهران در انتخابات مجلس هشتم اعلام نشده است)<br />4- با توجه به موقعیت فراقانونیای که برای رهبر قائل هستید (حکم حکومتی حتی اگر در قانون هم بیاید، فراقانونی است. چون کارکرد قانون محدود کردن افراد است ولی شما رهبر را محدود به قانونی نمیدانید) در عدم امکان بررسی صحیح شکایت معترضان به نتیج اعلامشدهی انتخابات همین بس که رهبر شخصاً در بیست و پنج خرداد هشتاد و هشت در پاسخ به موسوی که شکایت از نقلب را نزد ایشان برده بودن گفتند که: «انتخابات با اتقان، صحت و آرامش خوبی برگزار شد و شما هم مسائل مورد نظر را از طريق قانونی پيگيری كنيد» (ن.ک. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=7170&q=%D8%B5%D8%AD%D8%AA%20%D9%88%20%D8%A7%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%86) وقتی ایشان از اتقان انتخابات، پیش از هر بررسیای البته، خبر میدهند، ممکن است ولایتمداران شورای نگهبان خدشهای در اتقان انتخابات ئارد کنند؟ به عبارت دیگر ایشان هرگونه بررسی قانونی منجر به نتیجهای خلاف آنچه اعلام شد را پیشاپیش ممتنع کردند.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-25899057932471156042011-07-03T00:22:16.566+04:302011-07-03T00:22:16.566+04:30دوست ناشناس عزیز
اگر من وارد یک گفت و گو شده ام و...دوست ناشناس عزیز<br /><br />اگر من وارد یک گفت و گو شده ام و آن را در پیش چشم ناظران عمومی همچون شما انجام می دهم قطعا پیش خودم پذیرفته ام که در صورت اثبات اشتباهی باید آن را قبول کنم، در غیر اینصورت اعتبار و آبروی ناچیز خود را در پیش چشم مخاطبان از دست خواهم داد. اما در موردی که اشاره کردید به هیچ وجه با شما موافق نیستم. متاسفانه از آنجا که گمان می کردم این مسئله کاملا بدیهی است، برای جلوگیری از طولانی تر شدن متن به آن نپرداختم، اما حالا که شما اشاره کردید اینجا می نویسم.<br /><br />اگر من به سخنان آقای شاهرودی اشاره کردم به این دلیل بود که آقای حسینی بنابر اعتمادی که به رهبر نظام دارد باید به منصوبین ایشان هم اعتماد داشته باشد. در واقع آقای حسینی باید اعتقاد داشته باشد که رهبر نظام در تعیین رییس قوه قضاییه تمامی شروط مندرج در قانون را لحاظ کرده است. پس سخن هاشمی شاهرودی باید برای ایشان حجت باشد.<br /><br />اما من بر خلاف آقای حسینی اعتقاد دارم رهبر نظام در هنگام عزل و نصب های خود مندرجات قانون را رعایت نمی کند و تنها به دنبال افرادی می گردد که بلی قربان گو و گوش به فرمان باشند. در نتیجه سخنان آقای شاهرودی برای من حجت نیست و من ایشان را فردی مدیر و مدبر و آگاه نمی دانم.ArmanParianhttps://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-15789268594709299962011-07-02T16:01:13.188+04:302011-07-02T16:01:13.188+04:30به عنوان یک ایرانی سبز چند پیشنهاد دارم که فکر میک...به عنوان یک ایرانی سبز چند پیشنهاد دارم که فکر میکنم در جهت بهتر شدن بحث موثر خواهد بود.<br />اول، اشتباهات خود را در نوشته های گذشته بپذیرید. مثلا در مقاله آخر امید حسینی انتفادی که به نوشته شما در مورد گفته آیت الله شاهرودی گفته شده وارد بود. از نظر بنده اگر شما هم این را وارد میدانید، حداقل در نوشته بعدی اصلاح فرمایید.<br />دوم، سعی کنید در پاسخ به طرف مقابل به تمام قسمتهای نوشته او توجه کنید و نه اینکه قسمتهایی را به صورت گلچین شده پاسخ دهید؛ این انتقاد مخصوصا به امید حسینی وارد است که کمتر به تمام قسمتها نوشته طرف مقابل میپردازد.<br />سوم، احترام به طرف مقابل است، از بیان حرفهای نیش دار خودداری کنید. در همین مقاله شما، بهتر بود از بعضی جملات نرم تر استفاده میشد.<br /><br />در مجموع واقعا خوشحال هستم که فضای بحثی بوجود آمده که پس از دو سال حداقل جند نفری هم که شده دور هم جمع شده-اند و بصورت مسالمت آمیز تبادل نظر میکنند، به شخصه از این بحثها بسیار استفاده بردم. امیدوارم این بحث ها فقط به همین چند وبلاگ منتهی نشود و بین سایر وبلاگ نویسان نیز شایع گردد.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-59485462352429150582011-07-02T13:01:17.995+04:302011-07-02T13:01:17.995+04:30آقای امیری عزیز، امیدوارم که در روند پیگیری و نگار...آقای امیری عزیز، امیدوارم که در روند پیگیری و نگارش یادداشتهایبعدی حتماً و حتماً به این مهم امنیتی گرایی رهبر و اقداماتی که در این بیست و دو سال در این جهت انجام داد اشاره کنید. به نظرم در یک نوشته (مهم است که نوشتهای جدا از این سری نوشتارها با آهستان نباشد) با مستندات کافی و با منابع و مراجعات مشخص این روند رهبر را تشریح کنید.نارگیلhttp://naargil.wordpress.comnoreply@blogger.com