tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post1040227821186553122..comments2024-03-04T21:20:46.420+03:30Comments on مجمع دیوانگان: «چرخ کوچک – چرخ بزرگ» و یا «نیاز به واسطههای انتقال مطالبه»ArmanParianhttp://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comBlogger4125tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-74421905739270664802012-12-08T03:36:04.779+03:302012-12-08T03:36:04.779+03:30آقا یوسفی
در اینکه جامعه ما با جوامع غربی تفاوت زی...آقا یوسفی<br />در اینکه جامعه ما با جوامع غربی تفاوت زیادی داره با شما کاملا موافقم ولی از نظر من یک فرق اساسی اینه که قدرت حاکم بجای اینکه خودشو از نظر فکری تقویت کنه و ایدئولوگهای خودشو بوجود بیاره که بتونه بر فضای فکری جامعه حاکم بشه راه آسونتر یعنی زور رو انتخاب میکنه. و چون زور گفتن هم هنوز در فرهنگ ما منفور نیست بلکه پذیرفته شده، حتی افراد متفکری مثل شما هم آنرا توجیه میکنند.<br />در جوامع غربی قدرت حاکمه راههای مقابله نرم افزاری با مخالفان فکری خودشو پیدا کرده و یا به گفته چامسکی آنقدر بر فضای انتشاراتی تسلط داره که بدون زور هر چیزی رو که بخواد سانسور میکنه.<br /><br />سعیدی Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-34641858221907403112012-12-08T03:24:16.714+03:302012-12-08T03:24:16.714+03:30متاسفانه این طرز برخورد کلی به همه مسائل تحت تاثیر...متاسفانه این طرز برخورد کلی به همه مسائل تحت تاثیر تفکر اصلاح ناپذیر بودن حکومت بوجود آمده و صرفا هدفش اینه که با یک اعلامیه یک خشت دیگه از زیر پای حکومت بکشه. این طرز تفکر آنقدر قوی هست که روی افکار کسانیکه خود را حتی برای بد ترین شرایطی اصلاحطلب معرفی میکنند سایه انداخته. در صورتیکه اصولا اینگونه مطالبات نباید تحت تاثیر موضع گیری سیاسی باشه و صرفا هدف کمک به بر طرف شدن مشکلات روزمره مردم رو داشته باشه. این رویکرد هست که جاش در بین موضعگیریهای سیاست مداران ما خالیه و برای همین نمیتونند ارتباط محکمی با مردم برقرار کنند. حتما هم نباید اتفاق خاصی بیفته تا کسی براش اقدامی انجام بده. هزاران مشکل روزمره مردم هست که میتونه دستمایه قرار بگیره و خواسته مشخصی برای پیگیری باشه. مثل مشکلات کارگرانی که حقوقشون عقب افتاده یا اخراج شده اند. یا معلمهای پیمانی و از این قبیل مشکلات که فراوان هستند. <br />ما از یکطرف دوست داریم کوچکترین اتفاقات رو - درست یا غلط - به پای شخص اول مملکت بنویسیم و از طرف دیگه انتظار داریم حاکمیت هم فرش قرمز برامون پهن کنه. بنظر من این یک تناقض اساسی هست که باید حل بشه.<br /><br /> سعیدیAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-6848287192826045322012-12-05T10:42:28.663+03:302012-12-05T10:42:28.663+03:30این مطلب مربوط به پست قبلی است ( مجوز انتشار.... )...این مطلب مربوط به پست قبلی است ( مجوز انتشار.... )<br />تمام ملل مدیون اروپائیان هستند، چون تقریبأ تمام داشته های بشر را آنها بوجود آورده اند، بخصوص مللی مانند ما که حتی لباس زیرمان ابتکار خودمان نیست.<br />در حوزه اندیشه نیز چنین است، باورها و عقایدی که داریم هیچکدام ابتکار خودمان نیست. <br />این بنده های خدا ( غربیها ) در یک جا اشتباه کردند و اگر این یک اشتباه نبود موفقیت آنها در ساختن جهانی بهتر، خیلی بیشتر از امروز می بود.<br />آنها فکر کردند و می کنند که آزادی و دمکراسی در هر جامعه ای قابل اجرا و مفید است، حتی در قبیله ای دور افتاده!!<br />نمی دانید که این تصور اشتباه چه دردسرهایی برای جهان بوجود آورد، چه جوانانی را بزیر خاک برد، چه حکومتهای موفقی را سرنگون کرد، چه کشورهایی را دچار بی ثباتی کرد، چه فقر و فلاکتی بوجود آورد،... بدون آنکه هیچ نتیجه ای داشته باشد!! <br />. . .<br />روشنفکران ما هم به تقلید از غرب فکر می کنند که آزادی بیان شرایط نمی خواهد، اگر دقت کنید در تمام تحلیل ها وقتی خواهان آزادی بیان می شوند هیچ اشاره ای به وجود ظرفیت لازم در بین نویسندگان نمی کنند. <br />بله ما درست مانند غربیها فکر می کنیم نوشته بد وجود ندارد به همین خاطر است که در طول تاریخ معاصر هیچوقت کسی نگفت که فلان نوشته مغرضانه یا توهین آمیز بود یا لازم نبود یا ستیزه جویانه یا گمراه کننده بود یا آثار بدی داشت یا بهتر بود که نوشته نمی شد!! هیچکس نگفت که عالیجناب سرخپوش نتیجه خوبی نداشت ،گویا نوشته بد اصلأ وجود ندارد گویا همه نوشته ها خوب هستند . <br />این درست عقیده اروپائیان است آنها هم می گویند نوشته بد وجود ندارد حتی اگر فحش باشد!! ما این را از غرب آموخته ایم اما به این نکته توجه نمی کنیم که در غرب، اگر ده نفر فحش میدهند صد نفر هم با ادب هستند، اگر ده نفر ستیزه جویند صد نفر هم مسالمت جو هستند، اگر ده نفر اشتباه می کنند صد نفر هم به راه درست می روند به همین خاطر است که آزادی اجتماعات و آزادی بیان در انجا مشکلی بوجود نمی آورد.<br />واقعیت این است که بین جوامع رشدیافته و رشدنیافته تفاوتهای زیادی وجود دارد و انکار این تفاوتها به زیان ماست نه به نفع ما.<br />چرا ما در طول تاریخ حتی یک نوشته را محکوم نکردیم نگفتیم بد است، یعنی در صدسال گذشته یک نوشته اشتباه وجود نداشته؟ واقعیت این است که ما درست مانند غربیها اعتقاد داریم که نوشته بد وجود ندارد همانطور که مانند غربیها، قاشق و چنگال بدست می گیریم. بله در هر قبیله دور افتاده ای می توان از قاشق و چنگال استفاده کرد و مفید نیز هست اما فضای باز سیاسی اینگونه نیست.<br />. . . <br />این واقعأ ایراد بزرگی ست که ما در طول تاریخ هیچ رفتار و نوشته ای را زیر سوال نبرده ایم بلکه همیشه از نیروهای مقابل نظام جانبداری محض کرده ایم، حتی یک نفر نگفت که حمایت از دکتر معین اشتباه بود یک نفر نگفت که نوشتن عالی جناب سرخپوش هیچ نفعی برای جامعه نداشت.<br />این رفتار ما نه تنها اشتباه است نه تنها زشت است بلکه وحشتناک است ما در طول تاریخ معاصر هیچ حرفی و سیاستی را نگفتیم اشتباه است حتی سخن یک جوان 22 ساله!! <br />بدیهی است که چنین حالتی، نتیجه وحشتناک و تاسف باری بدنبال خواهد داشت و همان بس که پس از صد سال سرجای اولمان هستیم!! <br />واقعیت خیلی روشن است، مردم رشدنیافته چون به سن مسالمت نرسیده اند نمی توانند در نوشتن و یا اجتماعات، آزاد باشند. والسلام . <br />غلامعلی یوسفیnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-16814147256451033952012-12-05T00:29:25.946+03:302012-12-05T00:29:25.946+03:30آفرین .بسیار متین و مستدل می نویسی. به نظرم ما بیش...آفرین .بسیار متین و مستدل می نویسی. به نظرم ما بیشتر به چنین تحلیل و تعقل نیازمندیم تا شعارهایی از سر احساس. اگر جسارت نباشد ، ادامه بده.<br />در ضمن تا آن جا که من می دانم ،آن تئوری مربوط به موتور بزرگ و کوچک است نه چرخ .Anonymousnoreply@blogger.com