«یك نكته دیگر، انتخاب و گزینش كتاب است ... لزوماً هر كتابی مفید نیست و هر كتابی غیرمضر نیست. بعضی كتابها مضر است. مجموعهای كه متصدی امر كتاب است، نمیتواند با اتكاء به این فكر كه ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب كنند، هر كتاب مضری را وارد بازار كتابخوانی كند، همچنان كه داروهای مسموم را، داروهای خطرناك را، داروهای مخدر را متصدیان امور این داروها آسان و بیقید در اختیار همه نمیگذارند. از دسترس دور نگه میدارند. گاهی هشدار میدهند. این یك خوراك معنوی است، اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود، ما به عنوان ناشر، به عنوان كتابدار، به عنوان كتابخانهدار، به عنوان متصدی پخش، به هر عنوانی كه با كتاب ارتباط دارد، حق نداریم این را در اختیار افرادی قرار بدهیم كه آگاه نیستند، ملتفت نیستند» (رهبر نظام در دیدار با کتابداران)
***
کلیسا میخواست عقربه ساعت را به زمانی بازگرداند که از طریق تسلط بر آثار مکتوب بر افکار عمومی تسلط داشت. در این عرصه تفتیش عقاید از طریق کارکردی مشهور به «فهرست پاپی»، فهرست رسمی کتابهای ممنوع از نظر رم، تا قرن بیستم دوام آورد. فهرست پاپی در اصل فهرست مطالب خواندنی ممیزی شده بود که در سال 1559 در رم تهیه شد. در آن سال پاپ لئوی دهم اعلام کرد که «در تمام زمانهایی که میآید هیچ کس نباید کتاب یا نوشته دیگری را، چه در رم و چه در هر شهر یا اسقف نشین دیگر چاپ کند یا سبب چاپ آن شود مگر نخست به تصویب و تایید قائم مقام پاپ و رییس کاخ مقدس در رم یا اسقفها یا کسان دیگری که درک علمی دارند در شهرها و اسقف نشینهای دیگر رسیده باشد» ... شاعر نابینا «جان میلتون» که در انگلستان از گزند دور بود* توانست تلاشهای دستگاه تفتیش عقاید برای کنترل افکار مردم را به ریشخند بگیرد: «برای پر کردن پیمانه این دستاندازی و تجاوز آخرین اختراعشان این بود که مقرر کنند که هیچ کتاب، جزوه یا روزنامهای نباید چاپ شود. مگر از طرف دو یا چند راهب شکمباره تصویب و اجازه آن داده شود. انگار پطرس قدیس کلید مطبوعات را هم از بهشت برای آنها فرستاده است».
تفتیش عقاید – دبورا بکتاش – مهدی حقیقتخواه – نشر ققنوس (فصل «فهرست پاپی»)
متن صوتی کتاب را میتوانید از اینجا «بشنوید»
متن صوتی کتاب را میتوانید از اینجا «بشنوید»
پینوشت:
* در انگلستان هیچگاه تفتیش عقاید برپا نشد. در همین دوره «توماس جیمز»، دانشپژوه معاصر «میلتون» در اوایل قرن هفدهم تمام فهرستهای کتابهای ممنوعه در سرتاسر اروپا را گردآوری، و پیشنهاد کرد که کتابخانه بودلین در آکسفورد از هرکدام از کتابهای فهرست یک نسخه به دست آورد. بدین ترتیب انگلستان خزانه گسترده مجموعه ادبیاتی شد که دستگاه تفتیش عقاید طی چهارصدسال آن را ممنوع کرده بود.
میدونم ربطی به مطلب نداره ولی عاشق کتابخونه بودلین هسم. زیاد اهل کتابخوانی از روی کتاب چاپی نیستم ولی وقتی قدم میگذرم تو بودلین یه حس دیگه ای بهم دست میده.
پاسخحذفاگه گذرتون این ورها افتاد حتمن خبر بدین تا با مسؤول تور زیرزمینی بین ساختمان های بودلین که استاد دوره دکترای خودم هم بود هماهنگ کنم که یه جاهای رو بهتون نشون بده که آدم رو یه راست میبره به قرن ها پیش.
خط آخر پی نوشت کلمه ممنوع به اشتباه ممنون درج شده است.
پاسخحذفطنز قضیه اینجاست که این جماعت خودشون رو در مقام یک پزشک متخصص در امور روحانی می دونن. اما جامعه ای که ساختن مبتلا به انواع بیماری های اجتماعی و اخلاقی شده.
پاسخحذف